آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 56
بازدید هفته : 1095
بازدید ماه : 1977
بازدید کل : 126601
تعداد مطالب : 374
تعداد نظرات : 120
تعداد آنلاین : 1
فرمانده اش هم ميگوید که او كاری نكند تا خودش را برساند! فرمانده در اسرع وقت خودش را به محل می*رساند و به راننده اصفهاني مي*گوید: آقا گواهينامه؟ اصفهانی گواهينامه اش را از توی جيبش در مي*آورد و می*دهد به فرمانده. فرمانده می*گوید: كارت ماشين؟ اصفهانی كارت ماشين را كه به نام خودش بوده از جيبش در می*آورد و مي*دهد به فرمانده. فرمانده که روی صندلی عقب چاقویی نیافته، عصبانی دستور می*دهد راننده در صندوق عقب را باز كند. اصفهانی در را باز ميكند و فرمانده مي*بيند كه صندوق هم خالي است. فرمانده كه حسابي گيج شده بوده، به راننده اصفهانی مي*گوید:" پس اين مأمور ما چي ميگه؟!"
همشهری اصفهاني ما توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ كيلومتر در ساعت می رفته كه پليس با دوربينش شكارش مي كند و ماشينش را و متوقف مي كند. پليس مي*آید كنار ماشين و می*گوید: گواهينامه و كارت ماشينو بدين.اصفهانی با لهجه غلیظی می*گوید:" من گواهينامه ندارم. اين ماشينم مالی من نيست. كارتا ايناشم پيشي من نيست. من صاحَب ماشينا كشتم آ جنازشا انداختم تو صندق عقب. چاقوش هم صندلی عقب گذاشتم! حالاوَم داشتم ميرفتم از مرز فرار كونم، شوما منا گرفتين." مامور پليس كه حسابی گیج شده بوده بيسيم می*زند به فرمانده*اش و عين قضيه را تعريف می*كند و درخواست كمك فوری مي*كند. اصفهانی مي*گوید: "چی ميدونم والا جناب سرهنگ! حتماً الانم می*خواد بگد من داشتم ۱۸۰ تا سرعت می*رفتم؟"
این نظر توسط on-line در تاریخ 1390/11/20/4 و 20:39 دقیقه ارسال شده است | |||
[Comment_Gavator] |
کچل خودتی....پسرکوچولوی ناقلا.... |